سه شنبه, ۰۴ خرداد ۱۳۹۵
۱۶:۴۵
۳۲
شاید هیچ کس تصور آن را نمی کرد، روزی هوش مصنوعی به اینجا برسد. شاید هم برعکس، کسانی بودند که این روزها را در خشت خام دیده بودند، ولی به هر حال تصور نمی کردند این روز، تا این حد نزدیک باشد. رایانه ها اکنون به لطف هوش مصنوعی از منطق صرف ریاضیات فاصله گرفته و درونی ترین و دور از دست ترین خصلت بشری را شبیه سازی می کنند.
باید همه چیز را در مورد اتفاق شگفت انگیزی که همین یک ماه پیش توسط گوگل و هوش مصنوعی این شرکت رقم خورد به دست فراموشی سپرد. دقیقا همین طور است. باید به کلی فراموش کرد که هوش مصنوعی گوگل همین تازگی ها توانست بر بزرگترین قهرمان بازی Go غلبه کند تا دنیا را با یک شگفتی مواجه سازد. این موضوع در برابر کاری که اکنون این هوش مصنوعی برای آن آماده میشود، تقریبا هیچ چیز به شمار نمی آید.
اگر تا کنون تصور بر آن بود که هوش مصنوعی می تواند، در قالب منطق ریاضیاتی و با محدودیت های ساختاری این علم حرکت کند و جایی برای احساسات و هنروری در این ساختار منطقی وجود ندارد، اکنون گوگل طومار این گزاره به ظاهر قدیمی را در هم می پیچد. هوش مصنوعی گوگل به مرزهایی که تا کنون ملک مسلم بشری و خارج از دسترس سایر کائنات و پدیدارها تصور می شد، چنگ می زند تا گوهر هنر را نیز به تدریج به تسخیر خود درآورد. شعر و موسیقی در حال حاضر در دسترس ترین قلمروهای هنری برای هوش مصنوعی است.
چندی پیش خبری منتشر شد که البته توجه زیادی را به خود جلب نکرد. خبر ساده و کوتاه بود: هوش مصنوعی گوگل قادر به سرایش شعر شده است. خبرگزاری CNet گزارش داد، تیم محققان گوگل بیش از 11 هزار نوول از جمله نمونه های رمانس و فانتزی را در اختیار هوش مصنوعی گوگل قرار داده اند که این هوش را قادر می سازد تا با انتخاب دو جمله از میان این آثار با الگوریتیم مشخص شعر بسراید.
البته نتایج کار برای ما انسان ها که با گنجینه عظیم تاریخ ادبیات سر و کار داریم چندان مطلوب نیست و شاید به همین دلیل است که برخی رسانه های داخلی ایران تصور کرده اند که این شعر ها نمونه های پست مدرن هستند! نه این شعرها پست مدرن نیستند، بلکه مجموعه جملاتی هستند که با ساختار الگوریتمیک خاص خود، پیوندهای معنایی و البته واژگانی دارند؛ نمونه ای از این شهرها را می بینید؛
there is no one else in the world
there is no one else in sight
they were the only ones who mattered
they were the only ones left
he had to be with me
she had to be with him
i had to do this
i wanted to kill him
i started to cry
i turned to him
این شعر در واقع نتیجه پیوند جمله اول و جمله آخر با چندین جمله مشابه به لحاظ معنایی و واژگانی است؛ هرچند به ظاهر بی معناست، معنای خاص خود را دارد و دستاورد بزرگی برای محققان و هوش مصنوعی است، زیرا برای اولین بار یک هوش غیر انسانی توانسته با تکنیک Deep Learning و Machine Learning اقدام به ایجاد یک قالب شبه ادبی کند؛ چیزی که اساسا تا پیش از این ماحصل احساسات انسانی بود.
اما کار به همین جا نیز ختم نشده است. به تازگی باز هم هوش مصنوعی گوگل سر و صدا به پا کرده و گویا ساحت شعر و ادب برای هنرنمایی این هوش کافی نیست. قرار است، یکی از اساتید دانشگاه مونترال کانادا به همراه تیمی پژوهشی و با استفاده از هوش مصنوعی گوگل، پروژه مگنتا را رقم بزنند که نتیجه آن تولید خلاقانه موسیقی است.
هوش مصنوعی گوگل قرار است این بار در قالب یک موسیقیدان قد علم کرده و قطعات هنری موسیقایی را از ابتدا و از صفر خود با الگوریتم منطقی خود خلق کند. هنوز مشخص نیست که خروجی این پروژه تا چه حد جالب توجه خواهد بود. هنوز معلوم نیست که این پروژه چه سبک از موسیقی را در بر خواهد گرفت و چه تأثیری بر آینده موسیقی خواهد داشت.
هیچ یک از اینها اما مهم نیست. مهم این است که هوش مصنوعی به تدریج در راهی می رود که پایان آن تنه زدن به هوش انسانی و رقابت با هوش بشری است. قلمرو های انحصاری هوش بشری به تدریج در حال تسخیر توسط هوش مصنوعی است و هرچند هنوز نتایج کار طبعا قابل مقایسه با هوش انسانی نیست، پله های نخست گذاشته شده است.
نکته اساسی اینجاست که این هنوز ابتدای کار هوش مصنوعی در هنر است، در حالی که هنر نزد انسان ها قدمتی چند ده هزار ساله دارد؛ البته که هوش مصنوعی به این مدت زمان طولانی برای فتح قله ها نیاز نخواهد داشت.