شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۳
۲۰:۱۸
۵۳
عید قربان، عید شرافت بنی آدم است و کرامت انسانیاش؛ جشن رها شدن از قید پدرانی است که جان فرزند خویش را نذر قربانگاهها میکردند.
عید قربان، عید سربلند بیرون آمدن از امتحان عبودیت است.
عید قربان، نقطه عطف آزادی است در تاریخ اسارتها و بردگیهایی که بر انسان تحمیل شده بود.
عید قربان، سرآغاز حکومت توحید است و تولد ایمان و مرگ تردید.
عید قربان، عید تسلیم است و تعظیم شعایر الهی.
از «این حیوانات که قربانی میکنید، نه گوشت و خونشان، که تقوای شما به خدا میرسد».
قربانی کردن، نماد شکرگزاری است و نماد خاکساری و رهسپاری با دین حنیف ابراهیم علیهالسلام
قربانی کردن، نماد انفاق است؛ انفاق عزیزترینها و بهترینها؛ که «لَن تَنالُوا البِرَّ حتَّی تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون»؛ نشانهای است برای نشان دادن بندگی و «همصدا با حلق اسماعیل» نوای اطاعت سر دادن.
قربانی کردن، نردبان تقرب است و ذره شدن تا اوج... تا ملکوت... چاقو زیر گلوی «حرص» نهادن است و ریختن خون «بخل»؛ دل از تیرگیها شستن است و تن سپردن به پاکی آبهای طهارت...
آن روز، ابراهیم در کنار آبیترین تصور رسالت خویش، به نمایشی سرخ فراخوانده میشد. آنجا صحنه رقابت آسمان با زمین بود و او باید میان اسماعیل و پروردگارش، یکی را بر میگزید.
محبوب ابراهیم، تحفهای از او خواسته است؛ هدیهای به نازکی حلق مبارک اسماعیل و ارادهای به استحکام تیزترین شمشیرها. اینجا نقطه رویارویی همه انسان با شیطان است؛ این عید قربان است؛ عیدی که در آن، توحید ابراهیم، در دو راهی انتخابی سخت میایستد و ملائک، نفسها را برای تماشا حبس میکنند.
ابراهیم سربلند
اسماعیل و ابراهیم به راه افتادهاند. سجادهای به وسعت تمامی زمین، در قربانگاه پسر، رو به راه شده است. ابراهیم در برابر رسالت خویش، خم میشود و رکوع میکند تا تیزی شمشیر خویش را دو برابر کند و تحفهای را که برای اثبات صداقت خویش پیشکش آورده است، تقدیم کند؛ ولی شمشیر با حلق اسماعیل در نمیآمیزد و سرانجام، سربلندی انسان در بلندترین قله تاریخ دلدادگیاش اتفاق میافتد.
ابراهیم! امتحان تو، بلندای سقف عشق را در معماری بندگی نشان داد و خدا تو را استعاره کرد برای عبرت مدعیان ایمان.
بر پیکر عالم وجود جان آمد
صد شکر که امتحان به پایان آمد
از لطف خداوند خلیل الرحمن
یک عید بزرگ به نام قربان آمد . . .