اسکو به انبوه درختان کهنسال گردو و فوج فوج بوتههای گل محمدی شهره است. گردشگران اسکو وقتی پا به روستاهای اطراف این شهرستان میگذارند، به حقیقتی جالب برمیخورند و آن اینکه بساط گلابگیری تنها مختص قمصر کاشان نیست.
شهرستان اسکو حدود 30 کیلومتر از تبریز فاصله دارد. اسکو از پیشرفتهترین مناطق آذربایجان در صنعت به شمار میرود و صنایع تولید انواع پارچه، پتو، پوشاک، محصولات ابریشمی، پارچههای حریر و به خصوص کلافهای آنجا در ایران کمنظیر و شهرت جهانی دارد و در کنار گردو و برگه زردآلو و بادام، قسمتی از صادرات این بخش را به داخل و خارج کشور تشکیل میدهد.
اسکوچای
رودخانه اسکو (اسکوچای) از جبهه شمالی سلطان داغی که از رشته کوههای غربی سهند است، سرچشمه میگیرد. رودخانه کندوان هم که از ارتفاعات سهند غربی (ارشد داغی) جاری است به این رودخانه میپیوندد.
آبهای جاری سلطان داغی از قبله درهسی و چوبان بولاغی در دره عنصرود برای شرقی- غربی رودخانه آستارا چای را به وجود میآورد.
دره اسکو به علت جریان رودخانه اسکو دارای باغهای میوه حاصلخیز و مزارع و کشتزارهای پربرکت است و از مراکز عمده کشاورزی و باغداری تبریز محسوب میشود.
در این دره و در کنار اسکوچای، روستاهای با رونق و پرجمعیتی نظیر میلان، باویل علیا، باویل سفلی، کله جاه، دیزج و بایرام قرار گرفتهاند.
قله سلطان داغی
کوهستان سهند پس از سبلان یکی از بزرگترین و مهمترین برجستگیهای آذربایجانشرقی و از معروفترین کوههای آتشفشانی خاموش ایران است که در 50 کیلومتری جنوب تبریز قرار دارد و سلطان داغی در شمال غربی کوهستان سهند و در شهرستان اسکو واقع شده است.
این کوه یکی از کوههای مهم آتشفشانی سهند بوده که در حدود 10 میلیون سال پیش فعال بوده است و به علت برودت هوا و انجماد و انقباض، توده سنگها بهصورت ورقه ورقه درآمدهاند.
در قله آن زیارتگاهی به نام سلطان حسامالدین وجود دارد. در کوه سلطان داغی آثار یخچالی متعددی وجود داشته، لیکن به علت فعالیتهای آتشفشانی سهند بسیاری از آثار یخچالی پوشیده از مواد گدازهای شده یا در اثر آبهای جاری از بین رفته است.
راه دسترسی به این کوه از طریق شهرستانهای تبریز و اسکو تا روستای کندوان از طریق جاده آسفالت (55 کیلومتر) و از روستای کندوان تا دشت ارشد چمنی از طریق جاده خاکی (حدود 8 کیلومتر) است. مسیر صعود به قله سلطان مسیری با شیب کاملا ملایم و بدون هیچگونه دشواری فنی است که بخش انتهایی مسیر از میان تخته سنگهای آتشفشانی عبور کرده و در نهایت به قله میرسد.
درخت چنار 1200 ساله اسکو
این درخت کهنسال یکی از مهمترین ذخایر ژنتیکی گیاهی کشور محسوب میشود و به نوعی شناسه اصلی شهر اسکو است.
درخت چنار اسکو در حال حاضر در بخش مرکزی و در وسط سبزه میدان شهر قرار گرفته و از دو سمت شمال و جنوب به ابنیه تجاری شهر محدود گشته است که در فاصله 6 متری از آن قرار گرفتهاند.
این درخت پر قدمت، در سالهای گذشته توسط سازمان صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری در ردیف آثار ملی ثبت شد.
روستای کندوان
کندوان روستایی است بنا شده در صخره و تنها سازه این دهکده را سنگها تشکیل میدهند. خانهها هرمی شکل هستند و برای دامها نیز حفرههایی در سنگها بنا شده است. کندوان یکی از 3 روستای صخرهای جهان است که همین امر موجب جذابیت بینظیر آن شده است.
معماری روستای کندوان و جاری بودن زندگی مردم در قالب بافت قدیمی آن یک استثنا در دنیا به حساب میآید، چرا که دیگر در ترکیه و آمریکا کسی در کاپادوکیه و داکوتا زندگی نمیکند.
صخرههای کله قندی و غارهای دستکن توسط انسان که به عنوان خانههای مسکونی مورد استفاده قرار میگیرد، یکی از شگفتانگیزترین روستاهای صخرهای جهان را پدید آورده است.
شیوه بنای خانههای این روستا از نوع معماری صخرهای و به شکل مخروطی یا کله قندی است. برخی از باستانشناسان قدمت این روستا را به دورههای پیش از اسلام نسبت میدهند. در دل این تپههای بلند که ارتفاع بعضی از آنها به 40 متر میرسد صدها آغل، انبار و اتاقک حفر شده که بسیار دیدنی است.
خانههای این روستا به مانند کندوی عسل در دل کوه کنده شدهاند و جالب اینجاست که عسل یکی از مهمترین محصولات این روستا است.
آنچه به کندوان هویت باستانی داده وجود 117 خانوار و منزل مسکونی در درون تودههای مخروطی و هرمی شکل صخرهای است. روستاییان کندوان داخل این تودهها برای خود خانه مسکونی، آغل، انبار و کارگاه ایجاد کردهاند.
کندوان جزء سه روستای شگفت انگیز دنیاست که توجه گردشگران داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است، به طوری که سالانه ٣٠٠ هزار گردشگر از این روستای تاریخی بازدید میکنند. کوچههای دهکده کندوان در حقیقت همان شیارهای ناشی از جریان تخریبی آبهای جاری است.
درباره اوضاع معماری سنتی کندوان تعدادی از محققان و جغرافیدانان اعتقاد دارند که کندوان در ایران نظیری ندارد و نوع معماری آن از نوع معماری صخرهای است و چنین تعریف میکنند که معماری صخرهای، از نظر بازسازی بسیار پراهمیت تر از معماری معمولی است.
معماری صخرهای روستایی کندوان در رابطه با کرانهای طبیعی و مناظر اطرافش دنیایی از زیبایی را آفریده است که در اثر فعل و انفعالات آتشفشانی کوه سهند منظرهای بدیع، در یکی از خوش آب و هواترین نقاط آذربایجان ایجاد شده است که بیشتر به نظر خواب و خیال میآید.
اگر گذرتان به کندوان خورد به هیچ عنوان خشکبار و لواشکهای محلی ترش و خوشمزهای که مردم منطقه بهطور طبیعی با میوههای درختان باغات همان اطراف تهیه می کنند، از دست ندهید.
چشمه کندوان
این چشمه یکی از چشمههایی است که از اهمیت شایان و شهرت خاصی برخوردار بوده و در نزدیکی روستای کندوان تحت عنوان چشمه آب معدنی کندوان ظاهر شده است.
روستای کندوان در 18 کیلومتری جنوب شرقی اسکو در دامنه رشته کوههایسهند واقع شده و فاصله این روستا از تبریز (از میدان راهآهن) 51 کیلومتر است. این روستا به دلیل قرار گرفتن در دامنه کوه با رودخانه و دره زیبای پایین آن منظره بسیار زیبا و دیدنی دارد و چشمه آب معدنی کندوان در دامنه کوه و کنار دره سرسبز و در حاشیه بستر رودخانه قرار گرفته و اکنون توسط چند شیر آب در پایینتر از مکان قبلی مورد استفاده قرار میگیرد.
جریان آب این چشمه دائمی بوده و تقریباً به طور یکنواخت است. با این که در فصول پرباران تغییراتی در دبی چشمه به وجود میآید، آبدهی لحظهای چشمه حدود نیم لیتر در ثانیه است.
موقعیت دهانه چشمه به صورت کف درهای و دو دهانه بوده و انتقال آب از حدود 10 متری به وسیله لوله پلیکا به منبع آب انتقال یافته و دارای مالکیت عمومی است. اکنون آب چشمه معدنی کندوان به عنوان یکی از موثرترین منابع طبیعی جهت از بین بردن سنگ کلیه شهرت پیدا کرده است.
ارشد چمن
از روستای کندوان تا ارشد چمن با ماشین حدود 40 دقیقه طول میکشد که مسیر آن کاملا مشخص و در سمت چپ رودخانه کندوان است که باید در خلاف جهت جریان رودخانه از جاده کم عرض و خاکی گذر کنید. در طول مسیر حرکت طرف راست درهای بسیار زیبا خودنمایی میکند که رودخانه کندوان از آن جاری میشود.
اینجا منطقه ارشد چمن است. دشتی زیبا و سرسبز در پای کوه و در میان چمنزارها که انبوهی از گلهای زرد وحشی جذابیت خاصی به آن بخشیده است.
روستای عنصرود
روستای عنصرود در 20 کیلومتری بخش مرکزی شهرستان اسکو واقع شدهاست. شغل اصلی مردم روستا کشاورزی و دامداری و قالیبافی است. روستای عنصرود دارای باغات و زمینهای سرسبز و آباد اطراف این روستا در فصل بهار و تابستان به علت دارا بودن هوای سالم و محیط پاک پذیرای مهمانها و گردشگران است.
این روستا دارای مکانهای باستانی و تاریخی مثل قلهای داقیانوس و مسجد صخرهای و حمام صخرهای و سلطان داقی و چشمهای معروف به اغ بلاغ که برای گردشگران استراحت و استفاده از هوای پاک به این روستا عزیمت میکند.
روستای عنصرود دارای چشمههای متعدد آب معدنی و طبیعت ییلاقی بسیار زیبا است، چشمه معروف اغ بولاخ دارای آب بسیار زلال و گوارا است که دل هر بینندهای را جذب میکند.
در قلب روستای پلکانی عنصرود آذربایجانشرقی مسجدی به چشم میخورد که لقب بزرگترین مسجد صخرهای کشور را با خود یدک میکشد. مسجد عنصرود که در روستای پلکانی عنصرود شهرستان اسکو واقع شده و یکی از دیدنیترین جاذبههای این منطقه به حساب میآید.
روستای عنصرود یکی از سرسبزترین و آبادترین روستاهای شهرستان اسکو در آذربایجانشرقی است که پرورش انبوهی از گلهای محمدی یکی از عوامل شهرت آن و حضور گردشگران در ایام تابستان به شمار میرود.
وجود گلهای محمدی در این روستا علاوه بر زیبا کردن چهره روستا، در تولید عمده و فروش انواع عرقیات و مربا و شربت موثر است و طبیعت روستاهای آذربایجان شرقی و آب و هوای چهار فصل و مساعد آن، زمینه تولید و پرورش انواع مواد خوراکی گیاهی و میوهها را به عنوان زمینهای اثرگذار در جذب گردشگر، در این استان فراهم کردهاست.
مزار الله بندهسی
بر فراز تپهای بلند در جنوب شرقی اسکو بقعهای وجود دارد که سابقاً گنبد خشتی داشته و اکنون فروریخته است در درون بقعه قبر سنگی سادهای هست بدون نوشته و تاریخ فوت که قبر متعلق به پیر گمنامی است که او را الله بندهسی یعنی بنده خدا میگویند.
قبر سنگی دیگری در بیرون بقعه وجود دارد که آنطور که میگویند یکی از مریدان پیر است و مردم به صاحب این قبر هم مانند دیگر بقعه اعتقاد دارد و در روزهای متبرک به زیارت آن میروند و نذر میکنند.
بقعه امامزاده اسکو
این بقعه بر روی تپهای در جنوب اسکو و مشرف به شهر واقع شده، گنبدی دارد آجری و بلند که چهار منفذ کوچک در چهار روی آن تعبیه شده است.
در ورودی بقعه به دهلیز کوچکی باز میشود که راهی به درون بقعه دارد و یک ضریح چوبی کهنه روی قبر امامزاده نهادهاند. در کنار یکی از قبور سنگ طاق مانندی موجود است که تقریباً دو ثلث آن در خاک فرو رفته و مردم محل آنرا «سانجی داشی» و یا سنگ سرفه میگویند و معتقدند که بچههایی که سیاه سرفه بگیرند، اگر از زیر آن سنگ عبور کنند به جهت اینکه این سنگ دروازه اولیاء الله بوده، شفا پیدا میکنند و از جمیع امراض در امان خواهند بود.
مسجد پایتخت
این مسجد درست در وسط دو محله علیا و سفلی اسکو واقع شده و مسجدی کوچک و آباد بدون ستون با دیوارهای عریض و طاق خشتی محکم و قدیمی بر روی دیوار جنوب مسجد سنگ نوشته مرمرینی بطول قریب یک متر و عرض شصت سانتیمتر وجود دارد.
با همان خط و شیوه ثلث جلی بهطور برجسته کنده شده است. از مضمون این سنگ نوشته برمیآید که این مسجد نیز در دوره استیلای رومیان یا به عبارت دیگر عساکر عثمانی مانند مساجد سایر نقاط آذربایجان تخریب شده و پس از مراجعت آنان دوباره توسط یکی از ثروتمندان اسکو بنام حاجی عوض بن احمد در سال 1061 هجری قمری مرمت و تجدید بنا شده است.
مسجد جامع اسکو
این مسجد کمی بالاتر از مسجد پایتخت در کنار خیابان اصلی و میدان بزرگ اسکو واقع شده، کف آن 2 متر از سطح خیابان بالاتر است. شش ستون سنگی و 12 گنبد ضربی آجری دارد سر ستونهایش سنگی است.
اهل محل تاریخ بنای مسجد را همزمان با تاریخ تجدید بنای مسجد پایتخت میدانند. بههرحال مسجدی است آباد و خوش طرح، مفروش دایر و نمونه زیبائی از سنگ معماری مساجد دوره شاهان صفویه.
پیرحیدر
مردی زاهد و گوشه نشین که بنوشته مرحوم کارنگ از سمنان به تبریز آمده بعد در اسکو سکونت گزیده است، مقبره او به همراه پسرش بابا شکرالله در شرق محله سوسیان در روی تپهای قرار گرفته و این منطقه بنام وی نامگذاری شده است.
قبر پیر حیدر خاکی است و کتیبه ای ندارد و یا داشته از بین رفته است. وفات پیر حیدر در دوازدهم صفر 856 قمری در اسکو اتفاق افتاده است پائین تپه باغهای باصفاست و باغ خلیل اوف از آن جمله است و خلیل اوف که نامش حاج سیدرضا اسکویی و برادرش سیدحسن بود، هر دو فرزندان حاج خلیل و بانی دبستان برادران اسکویی در اسکو هستند.
روستای صخرهای و تاریخی حیلهور
در 2 کیلومتری شمال کندوان و 2 کیلومتری جنوب شهر اسکو، در دامنههای سهند قرار دارد. این روستا قابل مقایسه با روستای صخره ای و تاریخی «پادوکیه» در ترکیه و روستای صور در بناب است. همچنین این روستا با روستای کندوان که جزو مهمترین روستاهای تاریخی کشور است نیز قابل مقایسه بوده و در برخی موارد به لحاظ رعایت بافت تاریخی و صخرهای از اهمیت بیشتری نسبت به روستای کندوان برخوردار است. به علت خالی بودن روستای حیلهور از سکونت، این روستا همواره مورد هجوم حوادث طبیعی بوده و از آنجایی که حفاظتی از آن در برابر این حوادث صورت نگرفته، به بافت تاریخی روستا تخریباتی نیز وارد آمده است. از جمله مسایلی که بافت تاریخی این روستا را تهدید میکند، روان بودن آبهای جاری به داخل روستا است.
معماری این دهکده نیز منحصر به فرد بوده و خانههای آن در دل زمین، بصورت کران های صخرهای (در آذربایجان و تمام سهند به طبقات لاهاری و اینمبریت اصطلاحاً کران میگویند) و به صورت زاغه با استفاده از ابزار آلات آن زمان و با سبک معماری بسیار عالی کنده شده و از زیبایی خاصی برخوردار است و حتی از لحاظ شیوه معماری روستای حیلهور قابل قیاس با خانههای صخرهای کندوان نبوده و منحصر بهفرد است، ناگفته نماند که جنس سنگی که خانهها در آن حفر شدهاند مثل خانههای کندوان است و با سختی کمی که دارند، به راحتی میتوان با تیشه و قلم آن را تراشید.
به طور کلی آثار معماری این دهکده، در دامنه یکی از ارتفاعات شمال غربی مجموعه آتش فشانی سهند کنده شده و بنا به دلایل متعدد از اهمیت و موقعیت ویژهای برخوردار بوده است.
این زاغهها علاوه بر زندگی انسانهای روستا محل نگهداری احشام، محل قرار دادن تنور برای پخت نان و نیز محل گذاردن شمع یا چراغهای پیهسوز که بر دیوار خانهها تعبیه شده به خوبی معلوم و مشهود است. بنابراین تعدادی از این خانهها دو طبقه هستند و علاوه بر محل سکونت انسانی دارای آغل نیز هستند، وسعت برخی از اتاقها بیش از 50 مترمربع است. از ویژگیهای دیگر اینکه همه زاغهها به وسیله دالانهایی به هم متصل و ساکنان در دل زمین با یکدیگر در ارتباط بودهاند.
در اتاق برخی از این خانهها محلی برای گذاشتن شمع یا چراغ تعبیه شده است. همچنین در ارتفاع نیم متری از کف اتاقها و در روی دیوار شیارهایی به عرض 30 سانتی متر، دور تا دور اتاق کنده شده است که به نظر میآید برای انتقال آب باران و همچنین رطوبت داخل خانه که باعث خیس شدن دیوارها میشود، کاربرد داشته است و از خیس شدن کف اتاق جلوگیری میکند. به وسیله این کانالکشی جالب، آب و رطوبت به طور مرتب از خانه خارج میشود. ارتفاع اتاقها 150 تا 170 سانتیمتر است و این موضوع نشان میدهد که ساکنین بلند قد نبوده اند.
این روستا به علت نداشتن سکونت تا این لحظه مورد حفاظت قرار نگرفته است و به همین علت مرمت آن زمان زیادی خواهد برد. آنچه برای پژوهش روستا حایز اهمیت است، به عدم سکونت در آن باز میگردد. در حال حاضر تاریخ مشخصی از آخرین زمان زندگی در روستای حیله ور وجود ندارد و در خصوص علت ترک این روستا نیز گفتههای فراوانی وجود دارد.